"مناجات شعبانیه "...
تا خدا یک رگ گردن باقیست
تا خدا هست،
به غم وعده ی این خانه مده...!
خدایا! اگر میخواستی خوارم کنی، هدایتم نمیکردی، اگر میخواستی رسوایم کنی از عقوبت دنیا معافم نمیکردی . . .
خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری، دست به دامان عفوت میزنم،اگر مرا به
گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشت باز خواست میکنم .اگر در دوزخم
افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که دوستت دارم . . .
هر چند در کنار طاعتت، عملم کوچک است، اما امیدم بسی بزرگ است، پس چگونه میتوانم از آستانت تهیدست و محروم برگردم؟
اوج فرازهای بلند این دعا آنجا ست که امام از خدایش"کمال انقطاع" میطلبد،
از همه بریدن و به او پیوستن، جز فروغ او را ندیدن، چشم دل به نور کبریایی
روشن ساختن، حجابهای نور را گسستن و به معدن عظمت رسیدن و جان را معلق
درگاه ربوبی ساختن و به درگاه عزت و قدس او آویختن و در خلوت خدا، همدم او
شدن و مدهوش جلال الهی گشتن . . .الهی! هب لی کمال الانقطاع الیک و انر
ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک . . . خدایا نهایت بریدن از غیر تو و پیوستن
به خودت را روزی ام ساز و چشم های قلبمان را با نظاره به خودت روشن ساز...
"مناجات شعبانیه
" شکوه از جداییها و دور افتادنها و غفلتها و به خواب رفتنهاست . و
انسان، تردیدی میان کیفر الهی، دوزخ را در چشم انداز قرار میدهد و پاداش
خدا، به بهشت فرا میخواند .
تا یار، که را خواهد و میلش به که باشد!