...۩۩ یاوران نماز ۩۩...

گزارشات یاوران نماز شبکه ملی امین منطقه 5

...۩۩ یاوران نماز ۩۩...

گزارشات یاوران نماز شبکه ملی امین منطقه 5

...۩۩ یاوران نماز  ۩۩...

بسم الله النور...
اِنّی احب الصلاة... من نماز را دوست دارم...
امام حسین علیه السلام
خداوند می فرماید:از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آن ها پیروز شوید. نـمـاز بـه مـنزله پرچم و نشانه مکتب اسلام است. پیامبر اکرم می فرماید: (علم الاسلام الصلوه). نـماز به منزله سر نسبت به تن است. پیامبر(ص) می فرماید: (موضع الصلوه من الدین کموضع الراس من الجسد) نـمـاز بـرای اولـیای خدا شیرین و برای غیر آنان دشوار و سنگین است. قرآن می فرماید: (وانها لکبیره الا علی الخاشعین) در این گروه با همراهی شما ان شاءالله سعی داریم به نشر راه های دعوت به نماز اول وقت،و نماز جماعت در مسجد پرداخته و در راه ترویج ستون دین گامی موثر برداریم... هرکدام از شما می توانید عضوی از شبکه ملی امین یاوران نماز در سراسر کشور باشید...

بایگانی

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نکته و حکایت» ثبت شده است

عزیزان من بدانید انسان میتونه با اون طرف مقابل خودش بده بستان کنه ، تجاوب کنه : یعنی او یک حقیقتی است در مقابل شما او یک موجودیست که حرف شما رو می شنود و درمقابل حرف شما او هم یک حرفی دارد که آن حرف رو به شما میگه ..
مهم اینه عزیزان من بدانید..هرکسی که دلش با خدا ارتباط برقرار کنه این ارتباطش یقیناً یک طرفه نیست ارتباطش دو طرفه است ..ممکنه بعضی ها که از معارف الهی و از اون توجُهات و علقه های الهی دورند ، خیلی به نظرشون این چیز عجیب بیاد !چطور خدا با آدم حرف میزنه؟

این رو حس خواهید کرد و حس می کنید..خیلی هم دور نیست و "أن الراحل إلیک قریب المسافة" (1) اگه کسی به طرف خدا بره خیلی هم راه نزدیکه ان  ..

شما همین نمازی که بلدید و معانیش رو هم بلدید یک نمازی رو که از اول بدون اینکه ذهنتون از معانی خارج بره .. به بیرون و درون و ... منحرف بشه واقعا با خدا حرف بزنید

همین طوری که من الآن دارم با شما صحبت میکنم من در طول مدتی که دارم با شما صحبت میکنم دائم دارم با شما مخاطبه میکنم و یک لحظه شما از ذهن من خارج نمی شید..

همینجور با خدا آدم حرف بزنه اینکه خیلی چیز سخت و زیادی نیست...

شما وقتی با دوستتون حرف میزنید  متوجه او هستید میدانید به او چی میگید اراده شما براتون مشخصه

در نماز هم وقتی دارید با خدا حرف میزنید همینطور خدا رو مخاطب قرار بدید چیز زیاد از این از ما نخواستند با خدا هم دوست بشید..اگر یک نماز را همینجور شروع کنید اواسط نماز ناگهان احساس میکنید قلب شما از یک جایی داره یک چیزی رو میگیره یک احساسی رو داره از یک جایی درک میکنه داره با شما حرف زده میشه قلب شما رقیق میشه درست اون جوابی رو باید بگیرید می گیرید.البته ممکمه اوائل یک مقداری مبهم باشه دلهای خامی مثل دلهای من ..

شما جوانها البته نورانی هستید شما خیلی پاک هستید شما خیلی زودتر و خیلی روشن تر درک میکنید پیام الهی را

با شما خداوند حرف میزنه و جواب الهی رو در دلتون درک میکنید ...

صوتی همین مطلب را اینجــــــــا بشنوید:

از اینجا مستقیم دانلود کنید .

از اینجا غیر مستقیم دانلود کنید.


(1): از فراز های دعای شریف ابوحمزه ثمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۳ ، ۲۳:۳۸
فاطمه عبدالکریمی


فکرم همه‌جا هست، ولی پیشِ خدا نیست

سجادهٔ زَردوز که محرابِ دعا نیست

گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟

اندیشه سَیّالِ من ـ ای دوست ـ کجا نیست؟!

از شدّتِ اِخلاصِ من عالَم شده حیران

تعریف نباشد، ابداً قصدِ ریا نیست!

از کمّیتِ کار که هر روز سه وعده

از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست

یک‌ ذرّه فقط کُندتر از سرعتِ نور است

هر رکعتِ من حائزِ عنوان جهانی‌ست!

این سجدهٔ سهو است؟ و یا رکعتِ آخر؟

چندی‌ست که این حافظه در خدمتِ ما نیست

ای دلبرِ من! تا غمِ وام است و تورُّم

محراب به یاد خمِ ابروی شما نیست

بی‌دغدغه یک سجدهٔ راحت نتوان کرد

تا فکر من از قسطِ عقب‌مانده جدا نیست

هر سکّه که دادند دوتا سکّه گرفتند

گفتند که این بهرهٔ بانکی‌ست، رِبا نیست!

از بس‌ که پیِ نیم‌ وَجَب نانِ حلالیم

در سجدهٔ ما رونق اگر هست، صفا نیست

بَه بَه، چه نمازی‌ست! همین است که گویند

راهِ شُعَرا دور زِ راهِ عُرَفا نیست




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۰۱
فاطمه عبدالکریمی


تا خدا یک رگ گردن باقیست
تا خدا هست،
به غم وعده ی این خانه مده...!

خدایا! اگر می‏خواستی خوارم کنی، هدایتم نمی‏کردی، اگر می‏خواستی رسوایم کنی از عقوبت دنیا معافم نمی‏کردی . . .
خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری، دست ‏به دامان عفوت می‏زنم،اگر مرا به گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشت ‏باز خواست می‏کنم .اگر در دوزخم افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که دوستت دارم . . .
هر چند در کنار طاعتت، عملم کوچک است، اما امیدم بسی بزرگ است، پس چگونه می‏توانم از آستانت تهی‏دست و محروم برگردم؟
اوج فرازهای بلند این دعا آنجا ست که امام از خدایش"کمال انقطاع‏" می‏طلبد، از همه بریدن و به او پیوستن، جز فروغ او را ندیدن، چشم دل به نور کبریایی روشن ساختن، حجاب‏های نور را گسستن و به معدن عظمت رسیدن و جان را معلق درگاه ربوبی ساختن و به درگاه عزت و قدس او آویختن و در خلوت خدا، همدم او شدن و مدهوش جلال الهی گشتن . . .الهی! هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک . . . خدایا نهایت بریدن از غیر تو و پیوستن به خودت را روزی ام ساز و چشم های قلبمان را با نظاره به خودت روشن ساز...
"مناجات شعبانیه ‏" شکوه از جدایی‏ها و دور افتادن‏ها و غفلت‏ها و به خواب رفتن‏هاست . و انسان، تردیدی میان کیفر الهی، دوزخ را در چشم انداز قرار می‏دهد و پاداش خدا، به بهشت فرا می‏خواند .
تا یار، که را خواهد و میلش به که باشد!




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۵۳
فاطمه عبدالکریمی


نزدیکى هاى غروب آفتاب ، مسیر طولانى را به طور مخفیانه شناسایى کرده بودیم ،

موقع غروب محمدعلى گفت : «مىخواهم نماز بخوانم ».
گفتم : میان مواضع دشمن ممکن است هر لحظه شناسایی شده ،

یا حتى اسیر شویم ، ولى او بى اعتنا به حرف من مشغول وضو شد.

با خودم فکر کردم که اصلا جنگ ما به خاطر نماز است . همان جا پتو پهن کردیم و نماز را به محمدعلى اقتدا کردیم .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۳۳
فاطمه عبدالکریمی


ه همراه ده نفر از رزمندگان مأموریت داشتیم از رودخانه اى عبورکنیم و به دشمن برسیم. خود را با طناب به هم بستیم و برپیشانىهایمان نیز پیشانى بند یا فاطمه الزهرا(س) بستیم هر چه سعىمىکردیم پیشرفت کنیم نمىشد و موج هاى عظیم ما را به جاىاولمان باز مىگرداند! به پیشنهاد یکى از دوستان نماز دو رکعتى حاجت خواندیم و بلافاصله، زیارت عاشورایى با صداى بلند خواندیم .
بعد از چند ساعت تلاش که در ظاهر خیلى هم پیشرفتى نکرده بودیم نورى به چشمانمان خورد و نا امید از این که نتوانسته ایم به آن طرف برویم، ولى وقتى به ساحل رسیدیم، ساحل دشمن بود و مابه برکت آن نماز و آن زیارت عاشورا، توانستیم از رودخانه عبورکنیم .


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۱۹
فاطمه عبدالکریمی
حضرت على(ع) بسیار به نماز اهمیت مى‏ داد، او مى‏ فرمود:
 «لکل شى‏ء وجه و وجه دینکم الصلاه؛ هر چیزى داراى صورت است، صورت دین شما نماز مى باشد».
بحارالانوار




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۰۲
فاطمه عبدالکریمی

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
خداوند همه کارهایش بیست است. نوزده و نیم در آفرینش نیست. «أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَه‏» (سجده/7) یعنی هرچه آفریدم بیست است. خدا در قرآنش می‌گوید: من نمره‌ی نوزده و نیم خلق نکردم. حتی زهر مار هم نمره‌اش بیست است. زهر مار، بله! بیست؟! زهر مار با عسل فرق نمی‌کند. منتهی اینکه زهر مار در بدن ما می‌آید می‌کشد، جایش عوض می‌شود. وگرنه زهر مار در بدن مار هم نمره‌اش بیست است. مثل آب دهان! آب دهان هرکسی در دهان خودش نمره‌اش بیست است. بعد اگر جایش عوض شود، کسی تف بیاندازد به کسی توهین می‌شود. ما نباید بگوییم: چرا خدا تف را خلق کرد؟ خدا آب دهان خلق کرد، آن هم در جای خودش. هرچیزی در جای خودش، نمره‌اش بیست است.
در این فکر هستیم که آقای قرائتی نمی‌شود ما عوض نماز، صدقه بدهیم؟ نه! نمی‌شود عوض دو تا گوش ما چهار چشم داشته باشیم؟ گوش کار خودش را می‌کند، چشم هم کار خودش را می‌کند. مگر می‌شود چیزی را جای نماز گذاشت. حالا یک آدم خیر بیاید، دو هزار کار خیر بکند. درمانگاه بسازد، بیمارستان بسازد، مدرسه بسازد، تمام کارهای خیر را بکند ولی نماز نخواند، نمره‌اش صفر است. هیچی کار نماز را نمی‌کند. کما اینکه هیچکس کار مادر را نمی‌کند. شما مادر را از زندگی حذف کن. هزار تا زن بیایند، کار مادر را نمی‌کنند. مادر، مادر است. هیچکس کار مادر را نمی‌کند.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
حجت الاسلام قرائتی



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۰۹
فاطمه عبدالکریمی

من مسلمانم قبله ام یک گل سرخ جانمازم چشمه ،
مهرم نور دشت سجّاده ی من من ،
 وضو با تپش پنجره ها می گیرم
در نمازم جریان دارد ماه،
جریان دارد طیف
 جریان دارد نور...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۰۳:۱۷
فاطمه عبدالکریمی



"نماز عشق دو رکعت" است که وضوی آن جز با خون صحیح نیست. نمازی است که هرجا نمی‌شود بجا آورد مگر در قتلگاه، پس با فضیلت‌ترین آن در حرم کربلاست.  "نماز عشق دو رکعت است" مقدمات فراوان می‌خواهد، اول عاشق باید دل را به اشک شستشو دهد؛ بعد، از عشق لقاء بسوزد. تا آنکه این سوختن در خانه تنش افتد و با خون، وضویش را آماده سازد.
"نماز عشق دو رکعت است" بعد از نماز، ملائک را در اطراف می‌بینی که آماده‌اند تا تو را به معراج و دیدار خدا برند. معمولاً در جبهه بجا آورده می‌شود. بر تمامی آنها که به جبهه مشرف شده‌اند واجب می‌شود؛ چون شهادت را انتخاب کرده‌اند. این دو رکعت نشانه‌ی پیروزی است. چون شهادت نیز خود پیروزی است.
"نماز عشق دو رکعت است" اما نمی‌شود؛ نوشت چرا که نوشتن برای این نشاید.
"نماز عشق دو رکعت است" رکعت اول‌: خونین شدن "تن" رکعت دوم:‌ آزاده شدن" روح" کسی نیست و نخواهد آمد که لذت و مناجات این نماز را بداند، چرا که بجا آورندگان آن شهیدانند و کسی ندانست که عاشق با این نماز تا کدامین منزل دوست را پیمود اما غنچه‌های باز شده خونین در بدنش گواهی می‌دهند که به سرمنزل لقاء رسیده است.

شهید فرجی، هیبت الله




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۰۲:۳۳
فاطمه عبدالکریمی