تا خدا یک رگ گردن باقیست
تا خدا هست،
به غم وعده ی این خانه مده...!
خدایا! اگر میخواستی خوارم کنی، هدایتم نمیکردی، اگر میخواستی رسوایم کنی از عقوبت دنیا معافم نمیکردی . . .
خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری، دست به دامان عفوت میزنم،اگر مرا به
گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشت باز خواست میکنم .اگر در دوزخم
افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که دوستت دارم . . .
هر چند در کنار طاعتت، عملم کوچک است، اما امیدم بسی بزرگ است، پس چگونه میتوانم از آستانت تهیدست و محروم برگردم؟
اوج فرازهای بلند این دعا آنجا ست که امام از خدایش"کمال انقطاع" میطلبد،
از همه بریدن و به او پیوستن، جز فروغ او را ندیدن، چشم دل به نور کبریایی
روشن ساختن، حجابهای نور را گسستن و به معدن عظمت رسیدن و جان را معلق
درگاه ربوبی ساختن و به درگاه عزت و قدس او آویختن و در خلوت خدا، همدم او
شدن و مدهوش جلال الهی گشتن . . .الهی! هب لی کمال الانقطاع الیک و انر
ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک . . . خدایا نهایت بریدن از غیر تو و پیوستن
به خودت را روزی ام ساز و چشم های قلبمان را با نظاره به خودت روشن ساز...
"مناجات شعبانیه
" شکوه از جداییها و دور افتادنها و غفلتها و به خواب رفتنهاست . و
انسان، تردیدی میان کیفر الهی، دوزخ را در چشم انداز قرار میدهد و پاداش
خدا، به بهشت فرا میخواند .
تا یار، که را خواهد و میلش به که باشد!
اولین جلسه هماهنگی با ستاد اقامه ی نماز استان یکشنبه
مورخ 1393/3/25 ساعت 10 صبح با شرکت مدیران استانی )هدیة الزهرا
خوشنویس-فاطمه حاجی علیان-سارا تربان( با
حضور اقای خوشنویس کارشناس استانی یاوران نماز و اقای اصدقی در دفتر روابط
عمومی ستا برگزار گردید.
در این جلسه طرح ها در زمینه تبلیغ و اشاعه فرهنگ نماز از مدیران استانی گرفته شد.
نمونه ای از طرح هایی که مصوب گردید :حضور فعال و مستمر مدیران استانی و
اعضای تیم با اغاز ماه مبارک رمضان به مساجد رفته و در کنار اموزش های
فرهنگی٬هنری٬امدادی در پایگاه
های تابستانه مساجد که قبل از اذان تشکیل میشود مسائل مربوط به نماز و
احکام نماز گفته شود و هنگام اذان با اعضای کلاس نماز اول وقت را به جماعت
در مسجد اقامه نمایند..
بقیه ی طرح متعاقبا به استحضار می رساند..هدیة الزهرا خوشنویس از مدیران استانی استان البرز
اولین جلسه هماهنگی با ستاد اقامه ی نماز شهرستان چهارشنبه مورخ 1393/3/28 ساعت 11 صبح با حضور آقای قیصری کارشناس ستاد اقامه نماز شهرستان و با شرکت یکی از مدیر استان- مریم کاظمی و سرشاخه ها-فرزانه صفری، زهرا مهدور ود در دفترامام جمعه شهرستان نجف آباد برگزار گردید
در ابتدای جلسه صحبت های پیرامون طرح شبکه ملی امین ایراد گردید که با استقبال بی نظیر آقا ی قیصری مواجه شدیم و ایشان آمادگی خود و همکاران خود را در حمایت همه جانبه از یاوران نماز اعلام نمودند.
و ایشان از طرح به عنوان یک برنامه خو ب و انشاالله اثر گذار یاد کردند
و فرمودند : امیدواریم که این شروع خوب نوید موفقیت روز افزون طرح نه تنها در سطح شهر مورد فعالیت بلکه در سرار شهرستان نجف آباد را به جامعه مذهبی نجف آباد بدهد.
و درجای دیگر :با تاکید بر اجرای هر چه بهتر طرح در جامعه ای که نماز کم رنگ شده و نماز گزاران از صحنه اجتماعی خارج شده اند و رنگ حجاب بعضی نمازگزاران کم رنگ شده ،انشاالله به یاری خداوند و همت اراده این جوانان محکم و انشاالله حمایت های ستاد نماز گام بلندی در جهت اقامه نماز برادریم.و انشاالله راهکارها و ایده های شما و ستاد شهرستان نه تنها در برپای هرچه بهتر نماز در شهرستان بلکه در سراسر کشور گردد.
و در پایان به برپایی نماز جماعت در شب های شنبه در چهار پارک در سطح شهرستان و برگذاری نماز جماعت در شب نیمه شعبان با حضور چند هزار نفری مردم در پارک کوهستان نجف آباد اشاره کردند و گفتند انشاالله با حضور و فعالیت شما جوانان این امرگسترش یابد.
مریم کاظمی از مدیران استانی استان اصفهان -شهرستان نجف آباد -شهر گلدشت
نزدیکى هاى غروب آفتاب ، مسیر طولانى را به طور مخفیانه شناسایى کرده بودیم ،
موقع غروب محمدعلى گفت : «مىخواهم نماز بخوانم ».
گفتم : میان مواضع دشمن ممکن است هر لحظه شناسایی شده ،
یا حتى اسیر شویم ، ولى او بى اعتنا به حرف من مشغول وضو شد.
با خودم فکر کردم که اصلا جنگ ما به خاطر نماز است . همان جا پتو پهن کردیم و نماز را به محمدعلى اقتدا کردیم .
ه
همراه ده نفر از رزمندگان مأموریت داشتیم از رودخانه اى عبورکنیم و به
دشمن برسیم. خود را با طناب به هم بستیم و برپیشانىهایمان نیز پیشانى بند
یا فاطمه الزهرا(س) بستیم هر چه سعىمىکردیم پیشرفت کنیم نمىشد و موج هاى
عظیم ما را به جاىاولمان باز مىگرداند! به پیشنهاد یکى از دوستان نماز دو
رکعتى حاجت خواندیم و بلافاصله، زیارت عاشورایى با صداى بلند خواندیم .
بعد
از چند ساعت تلاش که در ظاهر خیلى هم پیشرفتى نکرده بودیم نورى به
چشمانمان خورد و نا امید از این که نتوانسته ایم به آن طرف برویم، ولى وقتى
به ساحل رسیدیم، ساحل دشمن بود و مابه برکت آن نماز و آن زیارت عاشورا،
توانستیم از رودخانه عبورکنیم .
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
خداوند همه کارهایش بیست است. نوزده و نیم در آفرینش نیست.
«أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَه» (سجده/7) یعنی هرچه آفریدم بیست است.
خدا در قرآنش میگوید: من نمرهی نوزده و نیم خلق نکردم. حتی زهر مار هم
نمرهاش بیست است. زهر مار، بله! بیست؟! زهر مار با عسل فرق
نمیکند. منتهی اینکه زهر مار در بدن ما میآید میکشد، جایش عوض میشود.
وگرنه زهر مار در بدن مار هم نمرهاش بیست است. مثل آب دهان! آب دهان هرکسی
در دهان خودش نمرهاش بیست است. بعد اگر جایش عوض شود، کسی تف بیاندازد به
کسی توهین میشود. ما نباید بگوییم: چرا خدا تف را خلق کرد؟ خدا آب دهان
خلق کرد، آن هم در جای خودش. هرچیزی در جای خودش، نمرهاش بیست است.
در این فکر هستیم که آقای قرائتی نمیشود ما عوض نماز، صدقه بدهیم؟
نه! نمیشود عوض دو تا گوش ما چهار چشم داشته باشیم؟ گوش کار خودش را
میکند، چشم هم کار خودش را میکند. مگر میشود چیزی را جای نماز گذاشت.
حالا یک آدم خیر بیاید، دو هزار کار خیر بکند. درمانگاه بسازد، بیمارستان
بسازد، مدرسه بسازد، تمام کارهای خیر را بکند ولی نماز نخواند، نمرهاش صفر
است. هیچی کار نماز را نمیکند. کما اینکه هیچکس کار مادر را نمیکند. شما
مادر را از زندگی حذف کن. هزار تا زن بیایند، کار مادر را نمیکنند. مادر،
مادر است. هیچکس کار مادر را نمیکند.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
حجت الاسلام قرائتی
"نماز
عشق دو رکعت" است که وضوی آن جز با خون صحیح نیست. نمازی است که هرجا
نمیشود بجا آورد مگر در قتلگاه، پس با فضیلتترین آن در حرم کربلاست. "نماز
عشق دو رکعت است" مقدمات فراوان میخواهد، اول عاشق باید دل را به اشک
شستشو دهد؛ بعد، از عشق لقاء بسوزد. تا آنکه این سوختن در خانه تنش افتد و
با خون، وضویش را آماده سازد.
"نماز عشق دو رکعت است" بعد از نماز،
ملائک را در اطراف میبینی که آمادهاند تا تو را به معراج و دیدار خدا
برند. معمولاً در جبهه بجا آورده میشود. بر تمامی آنها که به جبهه مشرف
شدهاند واجب میشود؛ چون شهادت را انتخاب کردهاند. این دو رکعت نشانهی
پیروزی است. چون شهادت نیز خود پیروزی است.
"نماز عشق دو رکعت است" اما نمیشود؛ نوشت چرا که نوشتن برای این نشاید.
"نماز عشق دو رکعت است" رکعت اول: خونین شدن "تن" رکعت دوم: آزاده شدن" روح" کسی
نیست و نخواهد آمد که لذت و مناجات این نماز را بداند، چرا که بجا
آورندگان آن شهیدانند و کسی ندانست که عاشق با این نماز تا کدامین منزل
دوست را پیمود اما غنچههای باز شده خونین در بدنش گواهی میدهند که به
سرمنزل لقاء رسیده است.
شهید فرجی، هیبت الله